مطالعات اجتماعی

این وبلاگ مطعلق به دانش آموزان کلاس اول a مدرسه ی ابوریحان مرنداست.

در این وبلاگ مقالات دانش آموزان به نمایش گذاشته می شود.

مقالات مربوط به آذر ماه 1392

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۵۲ ب.ظ

برای مشاهده لطفا به ادامه ی مطلب مراجعه کنید



مقاله ی مربوط به دانش آموز مصطفی امین فرد
 
                                    آسیب های اجتماعی مرند        
         .    بزهکاری؛
         .     سرقت؛
         .     جرایم مالی - اقتصادی؛
         .     بیکاری؛
         .     فساد اداری؛
          .     فقر؛
         .     حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی؛
         .     تکدی­گری؛
         .     خودکشی؛
         .     دختران فراری؛
         .     اعتیاد به مواد مخدر و روان­گردان­های صنعتی؛
         .     قاچاق مواد مخدر؛
         .     آسیب­های کودکان(کودک آزاری، کودک­کار، کودک خیابان و ...)؛
          .     خشونت جنسی؛
          .     آسیب­های اجتماعی و سلامت؛
          .     فحشاء و تن فروشی؛
          .     آسیب­های فضای مجازی و فن­آوری­های نوین؛
          .     قاچاق انسان؛
          .     هرزه­ نگاری؛
          .     جرم و جنایت؛
          .     بحران هویت؛
          .     گسترش شکاف­های اجتماعی(اقتصادی، طبقاتی، نسلی و ...)؛
          .     آسیب­­های ناشی از جهانی­شدن در مرند؛
          .     سایر آسیب­های اجتماعی.

وضعیت طلاق در مرند از هر پنج ازدواج، یک طلاق ثبت می شود، چرا تجرد در جامعه افزایش یافته؟ اگرچه آدم هایی که مجرد زندگی می کنند، لزوماً آدم های فاسدی نیستند، اما باید به این نکته توجه کنیم، افرادی که به شکل مجرد زندگی می کنند جرأت و جسارت تشکیل زندگی مشترک را ندارند و این امکان آسیب را زیاد می کند.جوان نمی تواند تشکیل زندگی بدهد چون اشتغال و درآمد مناسب دارد و بیکاری منشأ بسیاری از آسیب های اجتماعی است ،حضرت علی (ع) می فرمایند از دست بیکار، هر کاری بر می آید.سرآمار و ارقام دعوا نکنیم، بلکه با واقعیت های موجود جامعه کنار بیاییم.وی به عنوان مثال به روستاها  میتوان اشاره کرد «بعد از پیروزی انقلاب در روستاها کارهای زیادی انجام شده است، راهسازی انجام شده، برق و آب فراهم شده مدرسه و درمانگاه ساخته شده اما هیچکدام از اینها نتوانسته جلوی مهاجرت از روستاها را بگیرد، چون اشتغال موجود در روستاها برایشان کفایت نمی کند، اغلب مردم روستا، شش ماه کار می‌کند و شش ماه بیکار هستند، اگر 50 درصد سرمایه گذاری که در روستاها انجام شد، صرف ایجاد اشتغال در روستاها می شد، با این سیل مهاجرت به شهرها مواجه نبودیم ».علل و عوامل ایجاد آسیب های اجتماعی علل و عوامل اصلی ایجاد این آسیب ها چیست؟» یکی از علت های اصلی آن را مسائل اقتصادی است. «با برنامه ریزی دقیق می توان موانع اقتصادی را برطرف کرد. اما علل اجتماعی را نباید نادیده گرفت. فقدان سرمایه اجتماعی و یا تقلیل رفتن آن از علل ایجاد آسیب های اجتماعی است». خیلی زرنگی مواظب کلاه خودت باش تا باد نبرد" اشاره کرد و گفت: «این حرف در ذهن تک تک ما ایجاد شده که تنها به رفاه و منافع خودمان فکر کنیم. در صورتی که قبلاً اینگونه نبوده است ».فقر فرهنگی «دین اسلامی دین مداراست، پیامبر اسلام، پیامبر رحمت است، فرهنگ ما نیز فرهنگ غنی ایثار، محبت، صفا و صمیمیت است. علاوه بر فرهنگ اسلامی، در فرهنگ مرندی نیز جز این ها نیامده است، مگر پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک غیر از این می گوید. این فرهنگ اسلامی و مرندی با این ویژگی های مثبت باید از ابتدایی ترین سطح در کتاب ها و زندگی تک تک ما وارد شود».بحران هویت جوانان جوان ما بین خانواده، مدرسه و جامعه سرگردان است، خود ما بسترساز این بحران هویت هستیم، از نوجوان 16 ساله چه انتظاری داریم وقتی در این فضاهای متناقض قرار می گیرد ».




مقاله ی مربوط به دانس آموز سینا خلقی
آسیب های نظام اجتماعی خانواه درایران:

   همان طورکه می دانیم خانواده سنگ بنای یک جامعه ی سالم است.اگردرخانواده های یک جامعه تمامی اصول وقواعداخلاقی واجتماعی درست آموزش داده نشود،جامعه ای بی بندوباروناهنجارراشاهدخواهیم بود.مثلا" دریک خانواده اگرمسائل دینی واخلاقی درست تعلیم داده نشود بالطبع افرادی که از آن خانواده ها به جامعه راه یابد افرادی لاابالی وبی مسئولیت خواهند بود. از دیگر مواردی که باعث ایجاد آسیب در نظام خانواده گردیده بحث افزایش آمار طلاق وافزایش سن ازدواج در جامعه ماست.کاهش درخواست ازدواج وافزایش سن ازدواج نشان میدهد نهاد خانواده به نحوی نتوانسته رضایتمندی را در زوجین ایجاد نماید. مشکلات اقتصادی وبیکاری دو عامل مهمی هستند که این موضوع را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهد.عامل فرهنگی هم یکی دیگر از آسیبهای نظام اجتماعی جامعه است که این موضوع در جامعه بطور کلی فراموش شده است. سیاستهای دولتی در کشور برای توانمند سازی خانواده در حل مشکلات خود هیچ برنامه ای طراحی نکرده است بلکه صرفا"کمکهای حمایتی را به خانواده ها تزریق میکند. جریانهای خروشان فرهنگی، اقتصادی، وسیاسی وبویژه جهانی سازی در کشورهای مختلف دنیا آثار مختلفی را بر خانواده ها بر خانواده ها بر جای می گذارند.

انحراف از ساختار خانواده متعادل اسلامی یکی یگر عوامل آسیب زای در ساختار خانواده میاشدچنان که ذکر شد ساختار روشن ومنسجمی از متون دینی اجتهاد نشده اما شاخصه هایی برای ساختار خانواده دینی در روایات آمده است که نقاط انحراف را روشن می سازد.یک نمونه از آن رواج ساختار اقتدار عرضی یا دموکراسی در خانواده است که پدر ومادر وفرزندان را در یک سطح از تصمیم گیری قرار میدهد وهیچ کس مجاز به دخالت در امور دیگری یا اعمال نظر خاص نیستدر حالی که ساختار خانواده دینی به صورت طولی وبا ریاست مرد وحیطه گسترده مسئولیت های او به همراه توصیه های اخلاقی تعریف شده است. 




 مقاله ی مربوط به دانش آموز پرهام خدایاری

 
نظام اجتماعی چیست؟واژه نظام را در فارسی بجای سیستم بکار می بریم و منظور از ان مجموعه ای از انسانها به صورت فردی یا گروهی و مجموعه ای از نهادهاست که با یکدیگر روابط  مشخصی  در یک زمان ومکان مشخص بر قرار میکنند اما باید توجه داشت که قرار گرفتن افراددر رابطه با یکدیگر در مجموعه های کوچک یا بزرگ  لزوما از این جمع ها یک نظام نمی سازد.
معنی و مفهوم نظام در علوم اجتماعی  اول به معنای واژه ای عمومی  که منظور در ان  از روابط ، مبادلات  اجتماعی  اقتصادی ،سیاسی و ... است که در انهیچگونه  جبری وجود ندارد و این روابط  روابطی اتفاقی نبوده و بنابراین قابل توضیح دادن و بازکردن میباشد بحث های زیادی در این مورد میان  اقشار گوناگون از جمله ساختارگرایان و نظریه پردازان از ابتدای این علوم تا امروز وجود داشته است و هنوز هم به نتیجه ی قابل توجهی نرسیده اند انچه در این مورد می توان گفت این است که  ما چه ساختارگرا از نوع سخت ان باشیمو چه به نوعی از ساختار باور داشته باشیم ان است که نظام های اجتماعی نمی توانند بدون وجود نظمی در درون خود به خیانت خویش ادامه دهند وجود این  نظم به معنی  وجود قانون و به معنی وجود جبر نیست. البته  در این سن ناتوانی ما در  درک نظم موجود،  نظم اجتماعی را از بین نمی برد  وما اقشار زیاد مردم لزوما تمام نظم را و تمام سازوکارهای دقیق و ظریف ان را تشخیص نمی دهیماما می توانیم روندها و گرایش های مهم را تشخیص دهیم  اگر بخواهیم به موضوعی در این مورد فکر کنم باسوادی در مملکت ما است یا نه بلکه میزان باسوادی در جمهوری اسلامی ایران نزدیک به صد درصد است  جمعیت  جوان کشور بیشتر از دوسوم کل جمعیت است لذا باید به این مطلب پی ببریم که چنین جامعه ای را نمی توان صد سال پیش مقایسه کرد نظم مورد بحث ما نیز به این امر برمی گردد یعنی فرایندی که جمعیتی جوان را باسواد بوجود اورده  در خود دارای نیسرویی است که صرفا به ایجاد این جمعیت محدود نمی شود و در ادامه حرکت خود ننمیازهایی را بوجود می اورد که باید ارض شوند و گرنه جامعه را با خطراتی روز افزون روبه رو می کند.
برای ایجاد یک نظام اجتماعی قانون و نظم اجتماعی اصلی ترین  و ضروری ترین مورد است یک نظام اجتماعی سالم همه  چیز را بر اساس حاکمیت  قانون شکل  می گیرد و  هر قشری  از مردم به  یک اندازه در مقابل  قانون قرار دارند.
جامعه ما نیز در محیطی که در ان زندگی می کنیم یا در محیطی که به کار مشغولیم همه به یک اندازه باید از حقوق و امتیازات و روابط برخوردار گردیم.
البته مطلب این موضوع این است که انچه یک نظام اجتماعی را تهدید می کند استفاده از ابزارهی قانونی برای تغییر جایگاه اجتماعی فرد است  در برخی موارد این رفتارها به گونه ای که نظم اجتماعی رابه کلی از هم می پاشد در جامعه ای که بر اساس مردم سالاری  شکل گرفته است نظم اجتماعی  باید اهمیت ویژه ای داشته باشد و افراد برای  حفظ جایگاه و موقعیت اجتماعی نباید نظم اجتماعی و قانون را زیر پا بگذارند .
شایسته سالاری و اعمال مجازات یا تخفیف به یک  اندازه برای افراد حقوق قانونی و نگاه یکسان به تمام افراد مواردی است که در یک نظام اجتماعی سالم کاربرد بیشتری دارد و افراد را در رسیدن به اهداف راهنمایی می سازد و از کج نشینی به دور می سازد.
بالاخره اگر بخواهیم نظام اجتماعی را به کلی در یک جا تعریف کنیم این مطلب را بیان کنیم که نظام اجتماعی  نظامی از هرگونه الگو در روابط اجتماعی میان عناصری است که دارای خواصی متفاوت و فراتر از عناصر تشکیل دهنده ی خود است و باید همه ی ما در جایگاهی که هستیم باید بپذیریم که در مقابل قانون از حقوق مشخص شده ای برخورداریم  که فراتر از ان  ان را نباید برای خود و نباید برای دیگران بخواهیم و هر کدام از نهاد های اجرایی در راستای وظیفه های خود باید تحت مقررات و قانون عمل نمایند و خدمت رسانی را بر اساس قانون انجام  دهند و توسل  به شیوه ها وروش های غیر قانونی و استفاده  از امکانات  به منظور دستیتبی به قدرت یا حفظ قدرت از طرف هیچ فرد یا گروهی پذیرفته نیست و در این مورد وظیفه افراد نخبه و کارامد جامعه است که افراد را نسبت به حقوق خود آشنا نمایند.
 




مقاله ی مربوط به دانش آموز محمد رحیمی

به نام خدا

خانواده و نوجوان

گروه خانواده

گروهی است که در درون یک جامعه قرار گرفته و از مجموعه ای از اعضا تشکیل

شده است که با یکدیگر در ارتباط اند و هر عضو نقشی را ایفا می کند . خانواده مهمترین

گروه انسان در جامعه محسوب می شود بعد گروه های سیاسی و دینی و... . خانواده مرکز

تعلیم و تربیت است که می تواند افکار فرد را به جهات درست و مثبت و یا منفی سوق  دهد .

انواع خانواده

از دید گاه من خانواده دو نوع است :                                                              

1-خانواده ی متعهد به ارزش های انسانی 2-خانواده ی بی بند و با ردر جامعه      

1-خانواده ی متعهد به ارزش های انسانی:خانواده ای که در آن ارزش های انسانی جایگاه

والایی دارندوانسانیت-شرافت ومعرفت الگوی عمل آن خانواده است واهمیتی ندارد  که چه

دینی دارند بلکه مهم میزان پایبندی به ارزش های انسانی است.خانواده ای که مطابق با این

ارزش ها پیش رود احتمال سقوط آن کاهش میابد و چه بسا جامعه را از هرج و مرج برهاند.

2-خانواده ی بی بند و بار: خانواده ای که درآن فساد و بی بند و باری و فحشا دیده می شود.

خانواده ای که هیچ کنترلی نسبت به فرزندان خود ندارد که ثمره ی این بی توجهی ترویج 

اعمال غیر انسانی وغیراخلاقی مانند:1-فحشا 2-روابط نا مشروع جنسی 3-قتل 4-شکستن هنجارها و... است. در نتیجه فرد به با تلاقی فرو میرود که هیچ گریز گاهی برای آن نیست.

جوان در خانواده

فرد جوان در خانواده مسئولیت برای خود دارد و در طی انجام آن مسئولیت هنجار ها و ارزش های خاص خود را به همراه دارد.

اما نوجوان در برابر این کار ها در خواستی آنرا تامین کند وبه درخواست جوان خود احترام بگذارد. از خانواده ی خویش دارد که باید خانواده

نیاز های نوجوان

عاطفه و مهربانی: نوجوان باید در خانواده از نظر عاطفه کاملا غنی باشد و اگر چنین نباشد می کوشد تا این نیاز خود از راه های دیگر به دست آورد که این کار باعث میشود نوجوان به بیراهه کشانده شود.

تصمیم گیری: نوجوان باید در خانواده از نظر تصمیم گیری نیز کاملا غنی باشد و بتواند در زندگی به خوبی تصمیم بگیرد و اگر چنین نباشد با خانواده لج کرده و تصمیم غلت بگیرد وای کار سرنوشت نوجوان را به تاریکی و ظلمت می کشاند.

توجه داشتن: نوجوان باید در خانواده از نظر توجه نیز کاملا غنی باشد تا بتواند خود را در خا نواده بیابد وهم چنین خانواده باید به سخن جوان نیز توجه داشته باشد و احترام بگذارد و اگر چنین نباشد جوان در خانواده شکسته می شود و خانواده با دید دشمن خواهد دید.

تهیه کننده: محمد رحیمی




تحقیق مربوط به دانش آموز میر محمد رضا حسینی

 

انواع نظام سیاسی

انواع نظام های سیاسی

در یک نگاه کلانگر، نظام های سیاسی از بدو پیدایش تا بدین روز ؛در سه دسته قابل تقسیم میباشند.

 

1- نظامهای سیاسی الهی  2- نظام های سیاسی جبّاری   3- نظام های سیاسی مردمی .

 

1- نظامهای سیاسی الهی : به آن دسته از نظام هایی اطلاق میشود که حقّانیت ویا  مشروعیت حکومت بر مردم از ناحیه غیب  است . حاکم ،جانشین ویا نماینده خدا در روی زمین است  ورسالتش  فلاح ورستگاری مردم واجرای شریعت  است واو در برابر  اجتهاد وتصمیماتش  فقط به خدا پاسخگو است .بدیهی است این نوع حکومت مختص انبیاء وائمه معصومین میباشد . وغالب اصولیون با استناد به  عبارت " لا حکم الا الله " متفق القولند که  حکومت از آن خداست  ویا آز آن کس یا کسانی است که از طرف او مأذون به تشکیل حکومت باشند .کما اینکه مستندات محکم قرانی نیز در این زمینه وجود دارد "یا داوود انّا جعلناک خلیفة فی الارض" ویا " خطاب به حضرت ابراهیم " اانّی جاعلک للناس اماماً" ویا خطاب به پیامبر (ص) وائمه هدی (س) در آیه ولایت "انما ولیکم الله والرسول والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویوتون الزکاة وهم راکعون"

 

بزرگتر ین شاخصه این نوع حکومتها  این است که حکومت یک منصب الهی وحق آسمانی  است  ومردم در قبال تعیین حاکم حقّی ندارند .مشروعیت  از طرف خدااست ومردم به جای تعیین حاکم مکلّفند که وی را تشخیص یا کشف نمایند  آنچه منشاء حقانیت اوست امر عارضی وبیرونی نیست بلکه منشأ حق ومظهر قدرت امر درونی وذاتی است که خدای متعال دروجودش نهاده است .یا به دیگر سخن از طریق انتخابات ورای گیری و تعیین مردم  کسی بدان درجه نایل نمی شود .امام ،امام است ، اگر با اقبال عامه مردم مواجه شد حکومت بروی جاری است اگر مردم نتوانند او را تشخیص دهند این مشکل مردم است وقصوری متوجه  ایشان نخواهد شد .

 

البته جهان مسیحیت نیزدر قرن سوم میلادی  پس از ایمان آوردن کنستانتین دوم به آیین نصرانی  ونزدیک شدن دو نهاد دولت ومذهب ،  رفته رفته  به تاسیس حکومت الهی  دست یافت و در قرن نهم میلادی در عهد شارلمانی گرگیوس هفتم  بر خلاف اسلاف خودشان که شعار جدایی دین از دولت را میدادند. نظریه ای تحت عنوان حکومت پاپ داد و گفته های پاپ را بعنوان وحی شفاهی در کنار کتاب مقدس قرار داده  وبا نام خدا  وعیسی مسیح تا قرن چهارده وپانزده میلادی بر مردم حکومت کردند.ودر تاریخ از آن دوره بعنوان قرون وسطی یاد شده است .

 

بدیهی است مراد نگارنده از حکومت های الهی ، آن نوع حکومتی است که در رأسش پیامبر ویا امام معصوم جامعه را هدایت میکند .رییس ویا متاله اجتماع انسان کاملی است که مصالح امت را خوب تشخیص میدهد واز آنجایی ملبس به کسوت عصمت وطهارت است مدینه فاضله ویا آرمانشهر بشری را میسازد مصداق جامعه مدینة الرسول که در سایه سار تعلیمات نبوی  وتربیت علوی ، تقوی وفضیلت را نهادینه میکند.که ما معتقدیم آن جامعه بی طبقه ومملو از عدالت با حکومت جهانی آخرین حجت خدا درروی زمین تشکیل خواهد شد.

 

2-نظامهای سیاسی جباری : در کمال تاسف ، سینه تاریخ مملو از حکومتهای مستبد وجباری  است  که قرنهای متمادی سرنوشت سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی واقتصادی مردم را  بدست گرفته  وستون خیمه وخرگاه خود را بر جهل مردم استوار ساخته اند .در این نظامها شخص (پادشاه) ویا گروهی (الیگارش) تنها با اتکال به قدرت نظامی ،وبا ایجاد فضای رعب واختناق اراده خود را به مردم تحمیل کرده ومصالح ملتها را تعیین می کنند  .حقانیت این مدل نظامها نه از ناحیه خدا ونه از ناحیه مردم است بلکه قدرت قاهره  وراثت واستیلا و....... مشروعیت حاکمان محسوب میشود.در این قاموس قدرت ، فره ایزدی است وقدرت پادشاه جاویدان است وتکلیف مردم اطاعت از فرامین سلطان است .

 

البته غالب این مدل حکومتها با آغاز نهضت فکری رنسانس در اواخر قرن چهاردهم میلادی در سیسیل ایتالیا  ومتعاقب آن ظهور اصلاحگران مذهبی وفیلسوفانی انسانگرایی چون روسو ،هابز،لاک، منتسکیو و جان استوارد میل  وشکل گیری مکاتیبی چون راسیونالیسم ، نچرالیسم  وسکولاریسم و......و وقوع انقلاب کبیر فرانسه وبه تبع آن ظهور ایدئولوژی های قرن نوزدهمی  از قبیل مارکسیسم ، لیبرالیسم ومحافظه کاری از بین رفت واساس حکومتهای مستبد پادشاهی  نابود شد .

 

3- نظام های سیاسی مردمی : خاستگاه این مدل حکومتها را باید در یونان وروم باستان جستجو کرد شش قرن قبل از میلاد مسیح ،در آتن  دمکراسی از نوع مستقیم حاکم بوده است که شرح این موضوع در مقاله ایی جداگانه تحت عنوان نقد افلاطون بر دمکراسی  به تفصیل بیان شده است . دمکراسی در معنی شرح الاسمی یعنی حکومت  رأی ونظر اکثریت مردم بر آحاد جامعه .دمکراسی  شکل حکومت نیست لیکن محتوای حکومت است .ممکن است نظامی عنوان پادشاهی داشته باشد ولی حاکمیت از آن قانون ومردم باشد  مثل حکومت پادشاهی  انگلستان واسپانیا ، که این کشورها کاملاً به شیوه چند حزبی وبر مبنای نظام پارلمانی  مدیریت میشوند ویا ممکن است حکومتی عنوان جمهوری داشته باشد ولی به شیوه استبدادی حکومت شود مثل جمهوری چین .

 

دمکراسی غیر مستقیم پدیده ای است که بیشتر در اواخر قرن نوزده واوایل قرن بیستم در جهان غرب بوجود آمدوامروزه غالب نظامها بر این مدل استوار است .در این قاموس؛ بر اساس  نظریه روسو حکومت یک قرارداد اجتماعی بین گروههای اجتماعی وتشکیل حکومت حق زمینی مردم است .وفلسفه حکومت  تامین آزادی ، امنیت و وظیفه دولت تامین رفاه عمومی است .حاکمان مشروعیت خود را از مردم میگیرند .اگر از طریق انتخابات با اقبال عامه مردم مواجه شدند از دل مقبولیت مشروعیت هم می جوشد .این مدل از حکمرانی دارای سه اصل است .اصل  اول؛ حاکمیت از آن مردم است مردم میتوانند کس یا کسانی را بر سریر قدرت بنشانند ویا عند اللزوم از قدرت عزل نمایند.اصل  دوم ؛ حکومت از آن قانون است در آین منشور قدرت حکمران دارای حد است ومردم دارای حقند. اصل سوم ؛  اصل پاسخگویی است. در نزد افکار عمومی وقانون هر کسی که قدرت بیشتر دارد بیش از بقیه پاسخگوی حوزه مسئولیت خود باید باشد .هیچ کسی فراتر از قانون نیست وهیچ قدرتی جاودانه نیست وانسان موجودی است که حق تعیین حاکم بر سرنوشت را دارد.

 

البته  این مدل حکومت  صرف نظر از محاسنشان معایبی هم دارد.امروزه قبل از آنکه مردم صاحب رای ونظر باشند کارتل های اقتصادی با استفاده از بنگاههای رسانه ای سمت وسوی افکار عمومی را جهت میدهند وبا تمسک به  ابزارهای علمی روحیات مردم ونگرش هایشان را تغییر میدهند .وبد نیست نظر چند تن از اندیشمندان را در این باب بشنویم .افلاطون که معتقد به حکومت فیلسوفان بود دمکراسی را حکومت توده عوام  میداند وارسطو که معتقد به حکومت الیگارشی یاحکومت نجبا است ،دمکراسی را حکومت نابخردان ودر عصر حاضر چرچیل گفته است: دمکراسی بدترین نوع حکومت است وبهتر ازآن یافت نشود وازآن گریزی نیست. ودر بین روشنفکران نواندیش معاصر مرحوم شریعتی  در عصر غیبت معتقد به حکومت دمکراسی متعهد ویا دمکراسی هدایت شده میباشد.

 

جمهوری اسلامی تجربه نوین جهانی است که توانسته است  دین ودمکراسی را با هم آشتی داده ومشروعیت الهی را با مقبولیت مردمی درهم آویزد ودر عصر غیبت ،نظامی که تلفیقی از حکومت دینی وحکومت دمکراسی است تشکیل دهد .این نظام اسلامی که به تعبیری مردمسالاری دینی است   در دامن انقلاب اسلامی متولد شد ودر جوار امام (ره) راحل به رشد وبالندگی رسید .وتوانست  دونهاد مقننه و اجراییه را به منتخبین جمهور مردم بسپاردتا شریعت واحکام اسلامی را در جامعه جاری وساری نمایند. ونمونه بارز آن انتخابات پیشروی ریاست جمهوری وشوراهای شهر وروستا است که مردم حق تعیین حاکم بر سرنوشت را به خوبی تجربه می کنند.

فاوتهای نظام ریاستی با نظام پارلمانی

 

دولت به معنای رایج آن در علم سیاست (Nation-State) به واحد سیاسی گفته می شود که دارای استقلال، حاکمیت،  قلمرو، جمعیت و حکومت می باشد. پیدایش و شکل گیری دولت مدرن (دولت   ملت) به تحولات سیصد سال گذشته جهان بازمی گردد. بسیاری عقیده دارند که دولت با تعریف ذکر شده تنها پس از مجموعه قراردادهای وستفالی در سال 1648 امکان تحقق یافته است. در این ایام بود که همراه و همزمان با فروپاشی امپراتوری ها،  بتدریج دولت- ملتها جایگزین نظامهای سنتی شدند.

 

با کمی دقت در عناصر موجود در تعریف ارائه شده از مفهوم دولت مشخص می شود که  هر دولتی دارای یک رئیس دولت و همچنین دارای یک رییس حکومت است. رئیس دولت- ملت یا رئیس کشور مظهر وحدت ملی، هویت ملی و حل کننده اختلافات است؛ اما رئیس حکومت در واقع رئیس قوه مجریه بوده و ریاست هیات دولت را برعهده دارد.

 

 درنظامهای ریاستی، رئیس کشور یا رئیس جمهور، رئیس حکومت (به معنی هیات دولت) هم هست دارای مسوولیت اجرایی است. در واقع در این حالت، ریاست کشور با ریاست حکومت یکی است. به عنوان مثال رئیس جمهور آمریکا هم رئیس کشور آمریکا است و هم رئیس قوه مجریه آن.  نظام های ریاستی به  صورت جمهوری اداره می شوند. در این نظام ها بین قوا تفکیک وجود دارد و قوه مجریه تا حد زیادی مستقل از قوه مقننه است.

 

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، علی رغم نظام ریاستی، مجلس بسیار مقتدر بوده و از اختیارات زیادی برخوردار است. به عنوان مثال در حالی که مجلس دارای اختیارات نظارتی بر دولت است؛ ولی در مقابل دولت برآمده از مجلس نیست و به همین دلیل ممکن است برای اجرای برخی قوانین مصوب مجلس از خود مقاومت نشان دهد.  در نظام های پارلمانی به نوعی بین ریاست کشور و ریاست هیات دولت تفاوت وجود دارد. در واقع در این کشورها رئیس کشور مقامی نمادین و تشریفاتی بوده و بیشتر وظیفه حل کننده برخی تعارضهای پیش آمده بین قوا را بر عهده دارد. در حالی که رییس هیات دولت یا نخست وزیر مسوول اجرایی کشور محسوب می شود.

 

روسای کشورها تا کنون در دنیا به دو گونه بوده اند. یا رییس جمهور هستند و یا شاه و ملکه. در این مدل چه رییس جمهور و چه شاه (ملکه) دارای قدرت بالای اجرایی نیستند و نوعی نماد وحدت ملی و حل برخی تعارضات را دارند. اما نخست وزیر و یا صدر اعظم دارای قدرت اصلی است. نخست وزیر در واقع و در بیشتر موارد  رهبر حزب پیروز در انتخابات پارلمانی است.  بنابراین می توان گفت که  دو گونه نظام پارلمانی وجود دارد:

 

1-   مشروطه سلطنتی( مانند انگلستان ، ژاپن و نروژ)

 

2-   جمهوری با نظام پارلمانی(مانند هند و ترکیه).

 

در نظامهای پارلمانی، تکیه بسیار بیشتری بر احزاب می شود. احزاب در این نظامها با رقابت جدی در سطح محلی و ملی برای کرسی های پارلمان تلاش می کنند و رهبر حزب و یا ائتلاف پیروز  به عنوان نخست وزیر معرفی می شود.

 

نظام ریاستی و پارلمانی و مساله مردمسالاری

 

باید توجه داشت که وجود نظام ریاستی یا پارلمانی الزاما به معنی وجود مردم سالاری حقیقی در آن کشور نیست.  زیرا بسیاری از رژیمهای ریاستی به دام استبداد افتاده اند. به عنوان نمونه می توان به وضعیت کشور مصر در دوران حکومت حسنی مبارک اشاره کرد. در حالی که این کشور از وجود همه نهادها و موسسات مردم سالاری بهره مند بود اما رییس جمهور این کشور با افزایش اختیارات خود تمامی این نهادها را ناکارآمد کرد و کشور را به سمت خودکامگی و استبداد کشاند.

 

البته این مساله اختصاص به نظام های ریاستی ندارد. نظام های پارلمانی هم می توانند به شکل استبدادی اداره شوند. به عنوان نمونه می توان به شرایط سیاسی ایران پس از انقلاب مشروطه اشاره کرد. طبق قانون اساسی مشروطه قرار بود شاه ایران دارای اختیارات اجرایی و حکومتی نباشد و فقط سلطنت کند. همچنین قرار بود مجلس شورای ملی به عنوان نماد اراده ملت به انتخاب نخست وزیر اقدام کرده و شاه نیز به عنوان نماد وحدت ملی و به عنوان رییس کشور، انتخاب مجلس را تایید نماید. اما عملا در دوران دو پادشاه رژیم پهلوی، رییس کشور، یعنی شاه دارای قدرت اصلی و سیاسی کشور بود و پارلمان و نخست وزیر، گوش به فرمان آنها بودند.

 

فرمایشات مقام معظم رهبری در باره احتمال تبدیل نظام ریاستی به پارلمانی

 

طرح این مساله از سوی ایشان دلایل مختلفی دارد. یک دلیل مهم آن بروز برخی اختلافات بین مجلس و رییس جمهور در سالهای اخیر است. ریشه بروز این اختلافات را می توان در ساز و کارهای پیش بینی شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جستجو کرد. در نظامهای ریاستی معمول دنیا مانند آمریکا اگر چه رئیس جمهور دارای اختیارات زیادی است ولی در نهایت نوعی تفکیک میان هیات دولت و کنگره وجود دارد. اما در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران علی رغم نظام ریاستی، مجلس نیز دارای اختیارات زیادی است؛ به عنوان مثال، مجلس دارای اختیارات نظارتی بر دولت است. در حالی که دولت اساسا برآمده از مجلس نیست و به همین دلیل ممکن است عملا در برابر قوانینی که موافق خواست و نظرش نباشد، مقاومت نموده یا از اجرای آن سرباز زند. این تضادها در عمل موجب بروز اختلال در برخی از فعالیتهای اجرایی کشور شده است. از طرف دیگر رئیس جمهور در ایران فاقد برخی اختیارات مانند فرماندهی نیروهای مسلح و یا انحلال پارلمان است که اختیارات او را در حد یک نخست وزیر کاهش داده است.

 

آیا نظام پارلمانی می تواند در ایران پیاده سازی شود؟

 

در پاسخ به این سوال به دو مساله اساسی باید  اشاره کرد. در صورت حذف پست ریاست جمهوری و احیای نخست وزیری عملا نظام از شکل جمهوری به معنای کلاسیک آن خارج می شود. طبق تعاریف معمول علم سیاست جمهوری ها نظامهایی هستند که به ریاست رئیس جمهور اداره می شوند.  البته همانگونه که اشاره شد بین جمهوریت و مردمسالاری لزوما این همانی وجود ندارد و چه بسا نظامی جمهوری باشد اما مردمسالار نباشد و چه بسا نظامی بدون ساختار جمهوری(مثلا مشروطه)، مردمسالار هم باشد. اما باید به این نکته اشاره کرد که می بایست در صورت چنین تدابیری، راهکارهایی برای تعریف دوباره نام نظام جمهوری اسلامی اندیشیده شود. در واقع این سوال مطرح می گردد که در شرایط جدید، رییس کشور( دولت- ملت) کیست؟ شاید یک تعریف این باشد که رییس دولت- ملت، ولایت فقیه و رهبری انقلاب می باشند که به شکل غیر مسقیم توسط مردم بوسیله خبرگان انتخاب می شوند. اما با توجه به شان فراملی رهبری و جایگاه خاص مذهبی ایشان برخی مسائل در این تعریف نیز وجود دارد که باید توسط کارشناسان حقوقی و سیاسی تجزیه و تحلیل شود. راهکار دیگر این است که به جای نخست وزیر ، رییس جمهور توسط مجلس انتخاب شود که این نکنه نیز الزامات خاص خود را می طلبد.

 

مساله دوم این است که در نظامهای پارلمانی، تکیه بسیار بیشتری بر احزاب می شود. احزاب در این نظامها با رقابت جدی در سطح محلی و ملی برای کرسی های پارلمان تلاش می کنند و رهبر حزب و یا ائتلاف پیروز  به عنوان نخست وزیر معرفی می شود. در واقع مردم پیش از انتخابات ،رهبر احزاب و برنامه های احتمالی آنها را می دانند و بر این مبنا رای می دهند. در فرهنگ امروز سیاسی ایران با توجه به فرهنگ حزب ستیزی ، این سوال مطرح است که مبنای رقابت در چنین مجلسی چه خواهد بود؟ به نظر می رسد به منظور پویایی نظام صرفا نمی توان به  نوسازی ساختار سیاسی نظام پرداخت بلکه نوسازی فرایندها و نهادهای سیاسی و ارتقای فرهنگ سیاسی نیز باید در دستور کار باشد.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۱۰/۱۴
  • ۳۷۸ نمایش
  • دانش اموز 8

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی